فکرای بد نکیند!!!
ارژنگ حاتمی
تابستون امسال واقعا تابستون خوبي بود، برخلاف تابستون هاي پيش كه اصلا يادم نيست توي اون 93 روزها چه كار مي كردم اين تايستون تا دلتون بخواد سر چهارراهها،پارك ها و توي خرابه كارهاي مفيد انجام دادم كه براتون مفصل مي گم:
الف- سر چهارراهها: البته سوء تفاهم نشه و فكرهاي بد هم نكنيد، من سر چهارراهها كار بدي نمي كردم و مثل بچه سوسول ها چند ساعت تموم وقتم رو صرف خيره شدن به چراغ راهنمايي و چشمك زدن به اون (در هنگامي كه سبز شد) هدر نمي دادم، بلكه تعداد لاستيك هاي ماشين ها رو مي شمردم به همين علت توي تابستون به يك كشف مهم و اساسي در علم فيزيك رسيدم و اون اين بود كه اكثر ماشين ها چهار لاستيك دارند و در ضمن لاستيك هاشون در هنگام حركت مي چرخه!
ب- توي پارك: باز هم فكر بد نكنيد من مثل بعضي از اين بچه هاي تازه به دوران رسيده كه به موهاشون ژل مي مالند و ميرن هي گل هاي پارك رو مي كنن نيستم ( راستش تا حالا نفهميدم با اين گل ها چه كار مي كنند؟ چون خوشحال و خندان ميآن يك گل مي كنند و ميرن و بعد چند دقيقه بدون گل در حالي كه روي صورتشون جاي ضربه يك لنگه كفش ديده مي شه و خيلي دپرس هستند برميگردند!)، بلكه توي اين تابستون مي رفتم و به باباي پارك (منظور همون بابايي است كه به چمن ها آب ميده) كمك مي كردم و حتي تونستم چگونه آبياري چمن و گل و درخت رو به صورت پرفشنال در اين تابستون ياد بگيرم كه مطمئنا در آينده خيلي به دردم ميخوره!
ج- توي خرابه ها: باز هم فكر بد نكنيد ( اي بابا شما چقدر فكرهاي بد مي كنيد! مگه من گربه ام كه واسه پيدا كردن غذا برم توي پارك؟!)، من توي پارك مي شستم و جك و جونوراي اونجا رو نگاه مي كردم، بالاخره هر چي نباشه واسه خودش يه رازبقا كه بود و ميشد هزار نكته علمي و غير علمي ازش استخراج كرد! يه روز يك مورچه رو ديدم كه شونصد دفعه از ديوار بالا رفت و هي افتاد پايين(آخه روي ديوارش يكم روغن ترمز ريخته شده بود) و منهم هي داشتم بهش نگاه مي كردم، آخه مورچه به اين دست و پا چلفتي كه بدون بار نتونه از يك ديوار بالا بره؟ و اينقدر خنگ؟! كه عقلش نرسه دو قدم بالاتر بره تا از روي ديوار تميز راه بره و هي ليز نخوره ... حدااقل اين خرابه اومدن هام هم اين بود كه فهميدم اكثر مورچه ها خنگ و دست و پاچلفتي هستند و زنجيرچرخ هم استفاده نمي كنند!
آره اين تابستون واقعا تابستون خوبي بود و من به همه ثابت كردم كه ميشه حتي تو پارك و خرابه و سرچهارراه هم به شيوه اي مفيد اوقات قراغت رو گذروند!!
طنزنویس