چيستان هاي سوسه اي

ارژنگ حاتمی

1- دو زن در عربستان به اين جرم دستگير شدند!
الف. سوزاندن غذا
ب. ضرب و شتم شوهرانشان با ملاقه
ج. بدرفتاري با مادرزن
د. رانندگي

۲- شغل محسوب مي شود!
الف. کاري که بشود با آن علاوه بر اجاره خانه، شکم زن و يکي دوتا بچه را هم سير کرد.
ب. تکدي گري
ج. آسفالت سابي
د. کار کردن يک ساعت در هفته

۳- خريد و فروشش آزاد است!
الف. انواع تفنگ آبپاش(! )
ب. ساندويچ سه نون!
ج. انواع نقل و نبات
د. انواع اسيد

4- به سينما بازگشت!
الف. تماشاگر
ب. اعتبار
ج. ارزش و هويت
د. هديه تهراني

۵- 80 درصد دختران دبيرستاني... دارند!
الف. عروسک
ب. دفتر خاطره
ج. علاقه به لي لي بازي
د. دوست پسر

6- ... طبقه بندي مي شوند!
الف. شهروندان؛ به دو دسته؛ اونهايي که پول خوردن بستني روکش طلاي 250 دلاري در برج ميلاد رو دارن و اونهايي که چنين پولي رو ندارن.
ب. طبقه هاي برج ميلاد
ج. پارکينگ ها (اين گزينه انحرافي است چون قبلاً شاهد پارکينگ طبقاتي بوده ايم! )
د. زندانيان

7 - نمي خرد!
الف. مجنون ناز ليلي
ب. کفاشيان کفش براي بازيکنان تيم ملي!
ج. «کولومبوتوئو» پرايدهاي ما را
د. عراق هم سيب زميني هاي ما را

* هفت راهنمايي:
1 - دو زن در عربستان به جرم رانندگي دستگير شدند! (مهر)
2 - مديرکل کار و امور اجتماعي استان قم هر فرد که حداقل يک ساعت در هفته کار انجام مي دهد را شاغل عنوان کرد. (مهر)
3 - خريد و فروش انواع اسيد آزاد است! (خبرآنلاين)
4 - هديه تهراني پس از مدتها براي بازي در يک فيلم سينمايي قرارداد بست. (خبرآنلاين)
5 -دکتر محمود گلزاري عضو هيأت علمي دانشگاه علامه طباطبايي گفت: « 80 درصد دختران دبيرستاني دوست پسر دارند! » (پارسينه)
6 - وزير دادگستري: زندانيان طبقه بندي مي شوند. (پارسينه)
7 - عراق هم سيب زميني ايران را نمي خرد! (ايسنا)

چاپ شده در روزنامه قدس

اعتراضات گوسفندی

اوهوی آدم، مثل گوسفند رانندگی کن!

ارژنگ حاتمی

سال هاست حق و حقوق ما خورده شده است، سال هاست به دلیل پایین بودن آی کیویمان با ما به مانند گوسفند برخورد شده است. اما این روزها ما دیگر گوسفندهای سابق نیستیم، برای خودمان صفحه ای در ماهنامه ی ستون آزاد داریم و با اعتراضات مدنی خود در آینده ای نه چندان دور بالاخره به تمامی مطالبات قانونی و غیرقانونی خودمان خواهیم رسید! بع!

من به عنوان نماینده ی گوسفندان در اینجا به قسمتی از مطالبات بر حقمان که تنها برخورداری از حقوق برابر با باقی حیوانات است. اشاره می کنم؛ بع!

* چرا گربه ها این اجازه را دارند که از دیوار مردم بالا بروند و داخل منزل مردم را دید بزنند و حتی کبوترهای آنان را بخورند اما ما چنین حق و حقوقی نداریم؟! چرا اگر ما مثل گوسفند سرمان را پایین بیندازیم و وارد منزلی شویم و دمپایی یا روزنامه یشان را بخوریم به ما لگد می زنند؟! بع؟!

* چرا بلبل ها و قناری ها هر چقدر دلشان بخواهد می توانند چه چه بزنند، حتی کلاغ ها هر چقدر دلشان بخواهد غار غار کنند و چغک ها هر چقدر دلشان بخواهد زر بزنند اما ما گوسفندان تا چند بار «به به» می کنیم فرتی ما را پخ پخ می کنید؟! ما خواهان آزادی بیانی برابر با بلبل ها و کلاغ ها هستیم! بع!

* ما خواهان حق رانندگی هستیم. بدانید که رانندگی ما خیلی هم توپ است و اگر تا به امروز چنین حقی به ما داده می شد قهرمان اتوموبیل سواری جهان شوماخر نبود و یکی از ما گوسفندان بود! بع!اصلاً شما به چه حقی در هنگام رانندگی و هنگامی که یک نفر بد رانندگی می کند به او می گویید: «اوهوی! مگه گوسفندی؟! مثل آدم رانندگی کن!»، بگذارید چند روز ما در خیابان ها رانندگی کنیم آنوقت می فهمید که بهتر است به جای آن جمله بگویید: «اوهوی! چرا مثل آدم رانندگی می کنی؟! مثل گوسفند رانندگی کن!»، بع!

* آخرین خواسته ای که در اینجا ذکر می کنم امنیت است، ما امنیت می خواهیم. آخر کدام منطقی می گوید به ازای هر 400-300 گوسفند یک سگ برای محافظت ما وجود داشته باشد؟! بایستی به ازای هر 50 گوسفند یک شیر از ما محافظت کند، البته شیر مذکور را بایستی 2 ضامن معتبر ضمانت کنند و یک عالکه وثیقه بگذارد و تعهد محضری بدهد که خودش ما را نمی خورد! بع!

چاپ شده در صفحه ی ببعی آزاد (در دومین شماره ی ستون آزاد)