لااقل یک تیم واترپلو داشته باشیم!
ارژنگ حاتمی
این هفته یکی از گزارشگران صفحه ی «طنزیم» به میان مردم و برخی از مسئولین رفت و از آن ها این سئوال را پرسید:«چرا وقتی باران می بارد در برخی نقاط مشهد شاهد آب گرفتگی هستیم؟!»، پاسخ ها بدین شرح می باشند:
پاسخ اول: این سوال از پایه و اساس غلط است، خب وقتی باران می بارد ما بایستی شاهد آب گرفتگی باشیم، نکند شما تصور می کنید وقتی در باقی کشورهای دنیا باران می بارد آن ها شاهد نوشابه گرفتگی و یا آب پرتقال گرفتگی هستند؟! آخه این هم سئوال بود شما مطرح کردی؟!
پاسخ دوم: باران باریدن که خبر نمی کند، یک دفعه ای اتفاق می افتد، درست مثل زلزله یک نوع حادثه غیرمترقبه است که اصلا هم قابل پیش بینی نیست، البته اگر ما بدانیم حتما باز هم باران خواهد آمد یک فکری برای حل این معضل خواهیم کرد، اما ما می ترسیم این اصلاحات را در شهر و خیابان ها بوجود آوریم اما دیگر باران نبارد و بدین ترتیب بودجه مان حیف و میل شود، آیا شما دلت راضی می شود بودجه ی ما حیف و میل بشود؟!
پاسخ سوم: آب گرفتگی؟! چرا تشویش اذهان می کنی؟! حتما بعدش هم می خوای ادعا کنی آب ها رو بردن و داخل بطری آب ریختن و توی یخچال گذاشتن تا اذیت بشن؟! ما هیچ قطره ای رو نگرفتیم چه برسه به آب!
پاسخ چهارم: گرفتن آب که بسیار خوبه، بالاخره آب باید یک جایی گیر کند و گرفته شود وگرنه همه جا سیل می آید! در همه جای دنیا برای جمع آوری آب سد می سازند و هزینه های هنگفتی می کنند، حالا شهر مشهد بافتش طوری است که برخی نقاطش در هنگام بارندگی به مانند سد عمل می کند و بدون هیچ هزینه ای آب ها جمع می شود،این اتفاق خیلی خوب و مبارکی است،ما به جای این که بپرسیم چرا شاهد آب گرفتگی هستیم باید فکری بکنیم که چطور از این آب هایی که در هر نقطه مشهد پس از باران ها جمع می شود در جهت تولید برق و این جور چیزهای مفید دیگر استفاده کنیم!
پاسخ پنجم: ای مرفه بی درد! معلومه شما که این سئوال رو می پرسی خودت یه پات این وره یه پات اون ور! می دونی چند درصد مردم دوست دارن زندگی در شهر ونیز رو تجربه کنن؟! آخه همه که مثل تو توانایی مالی رفتن به ونیز رو ندارن! ما از قصد طوری خیابون ها رو درست کردیم که در هنگام بارندگی مردم مشهد تصور کنند در شهر زیبای ونیز دارن زندگی می کنن! حتی این مورد می تونه باعث بشه که گردشگرهای زیادی به شهر مشهد بیان!
پاسخ ششم: ندارم! ندارم! از کجا بیارم؟! هر چی داشتیم دادیم پروژه ی قطار شهری،چقدر شماها ناسپاس هستین! قطارشهری به این خوبی سوار می شین،اتوبوس تندرو و کولر دار دارین،این همه فرهنگ سرا … بعد به خاطر این که دو تا خیابون جوی های آبش یکم پر آب شدن تمام خدمات ما در طول این سال ها رو زیر سئوال می برین؟! ای سیاه نماها!!
پاسخ هفتم: من شدیدا از ابر،باران و خیابان های سطح شهر تشکر می کنم،زیرا در روزهای غیربارانی هر چند می شود زیرآبی رفت اما کمی مشکل و سخت است، اما در روزهای بارانی بسیار راحت تر می توانم این عمل خطیر را انجام دهم!
پاسخ هشتم: شما به جای این که به نیمه ی خالی لیوان نگاه کنی به نیمه ی پر لیوان نگاه کن، می دونی بلیط استخر چقدر گرونه؟! اما این آب گرفتگی ها باعث می شه که شما بتونی پس از هر بارندگی توی کوچه ات شنا کنی، حتی می تونی ماهیگیری هم بکنی و بدین ترتیب به اقتصاد خانواده هم کمک کنی!
پاسخ نهم: راه افتادن آب در سطح شهر خیلی هم خوب است و می تواند منجر به شکوفایی استعدادهای فراوانی بشود،بر اساس برخی اخبار و اطلاعات، شنیده می شود برخی افراد وجود دارند که آب نمی بینند وگرنه شناگرهای قابلی هستند، این دسته از افراد می توانند پس از هر آبگرفتگی به سطح شهر بروند و استعدادهای خودشان را شکوفا کنند،چه بسا این امر به قدرتمند شدن هر چه بیشتر تیم شنا هم کمک کند!
پاسخ دهم:حالا که تیم پیام به لیگ دسته یک رفت و ابومسلم هم اوضاعش تعریف چندانی ندارد و یحتمل با این اوضاع مدیریتیش به سرنوشت پیام فصل قبل دچار خواهد شد، پیشنهاد می کنم از این آبگرفتگی ها به نحو احسنت استفاده کنیم و یک تیم واترپلو تشکیل بدهیم،چون احتمالا سال دیگر در لیگ برتر فوتبال تیمی از مشهد حضور نخواهد داشت،لااقل یک تیم واترپلو داشته باشیم!
چاپ شده در روزنامه ی شهرآرا ۲ مهر ۱۳۸۸