ارژنگ حاتمي

برخي آگاهان و تاريخ نگاران معتقد هستند هدف اوليه ي بوجود آمدن سينما آن بوده است كه افرادي به داخل آن بروند و در آنجا فيلم نگاه كنند، البته اين نظريه بسيار مورد نقد منتقدان قرار گرفته است، منتقدان اين نظريه معتقد هستند اگر كسي بخواهد فيلم نگاه كند آزار ندارد كه اين همه بنزين بسوزاند و پول بليط سينما بدهد، در خانه اش مي نشيند و دي وي دي نگاه مي كند!

همان آگاهان و تاريخ نگاران معتقد هستند كه متاسفانه امروزه هدف از رفتن به سينما دچار تغييراتي اساسي شده است، به عنوان مثال امروزه سينما به محلي مناسب براي خوردن چيپس و پفك تبديل شده است، شنيده شده است برخي دكترها نيز به افرادي كه مشكل خواب دارند توصيه كرده اند به جاي استفاده از داروهاي خواب آور به سينما بروند و در آنجا خواب راحتي را بدون هر گونه عوارضي جاني (و البته با صرف كمي عوارض مالي!) تجربه كنند!!

از ديگر كاربردهاي سينما اين است كه امروزه رسم شده است كه نامزدها در ايام نامزدي خود هفته اي دو سه دفعه به سينما مي روند، البته هيچ دليل واضح و روشني از علل و انگيزه هاي آنان كشف نشده است، برخي معتقد هستند سينما رفتن نامزدها براي ايجاد تفاهم در بين آنها و ايجاد زندگي عاري از اختلاف در آينده آنها نقش بسزايي را ايفا مي كند!

گفته مي شود اين نقش بسزا در اكثر زن و شوهرها در سالهاي پنجم يا ششم ازدواجشان با اين جمله نمود پيدا مي كند: "مرده شورت رو ببرن! از وقتي باهات ازدواج كردم توي اين شيش سال يه دفعه منو سينما نبردي، يادش بخير وقتي نامزد بوديم هفته اي شيش بار سينما مي رفتيم، همه حرفات دروغ بود، همه اش تقصير اون مادرته!!!"

گروهي از محققان نيز سينما را محيطي فرهنگي دانسته اند و مدعي شده اند كه تمام انسان هايي كه در سينما حضور دارند انسان هاي با فرهنگي هستند، اين محققان در اثبات ادعاي خويش گفته اند كه اگر تماشاگران در انتهاي فيلم متوجه شوند كه نتيجه ي فيلم به دلخواه آن ها نبوده است به مانند تماشاگرنماهاي استاديوم ها الفاظ غيرورزشي به كار نمي برند و به صندلي هاي سينما هم آسيبي نمي رسانند!

اخيرا گروهي از كارشناسان كه ساليان دراز بر روي اين سئوال بزرگ بشريت فكر مي كردند كه "اول تلويزيون بوده يا سينما" با قاطعيت اعلام داشتند كه قبل از هر دوي اينها سريال "پرستاران" وجود داشته است، بطوريكه استراليايي ها تا به امروز موفق به دستيابي فرمول تهيه توليد انبوه اين سريال شده اند و توانسته اند نهصد قسمت اين سريال را بسازند و ما نيز تا به امروز نزديك به ششصد قسمت اين سريال را خريداري نموده ايم!!

يكي از سينماشناسان با قدرداني از مخ مخترعان سينما گفت: مخترعان سينما واقعا انسانهاي باهوشي بوده اند كه براي سينما كنترل از راه دور اختراع نكردند، زيرا اگر اينگونه مي شد در هر سيانس بين تماشاگران براي انتخاب فيلم مورد نظر بحث و جدل مي شد!

البته هوش مخترعان سينما به عدم اختراع كنترل از راه دور ختم نمي شود، بلكه آنها خيلي باهوش تر از اين حرف ها هستند، آنها در سينما سيستمي را اختراع كرده اند كه به نوعي برق را ذخيره نمايند و اگر برق ها برود هم بتوانند فيلم را نمايش بدهند، از شانس بد آنها هم هميشه تا فيلم مي خواهد شروع شود يكدفعه برق ها مي رود و سينما تاريك مي شود، اما با استفاده از همان برق ذخيره شده در نمايش فيلم خللي ايجاد نمي شود!

گفته مي شود در برخي مواقع دم درب سينما چنين جملاتي شنيده مي شود:

- عزيزم! تو اطلاعات سينمايي ات خيلي بيشتر از منه، هر فيلمي كه تو بگي ميريم همون فيلم رو مي بينيم.

و در پايان فيلم شاهد چنين جملاتي هستيم:

- اون اطلاعات سينمايي ات بخوره تو سرت! اين چه فيلمي بود پيشنهاد دادي؟!

چاپ شده در روزنامه ی شهرآرا ۲۶ شهریور ۱۳۸۸