کاش هر روز سیزده بدر بود!

ارژنگ حاتمی

۱- تماشای برنامه‌های شاد، مفرح و آموزنده‌ی تلویزیون که گل سر سبد آنها کلاه قرمزی بود که با هنرمندی پسرخاله و پسر عمه‌اش و ایضا گی‌گی‌لی و خاله باران توانستند یکی از برنامه‌های موفق تلویزیون باشند، من از تماشای این برنامه چیزهای زیادی یاد گرفتم از جمله آنکه در حال حاضر به اکثر نقاط کشور لوله‌های گاز کشیده شده است و نیازی به استفاده از بخاری‌های نفت‌سوز نیست، این را از اینجا فهمیدم که دیگر پسرخاله نمی‌گفت: «برم نفت بیارم». به امید روزی که هر خانواده ای ایرانی صاحب یک عدد تنور برای پخت و پز نان هم بشود و دیگر از دهان پسرخاله نشنویم: «برم نون بیارم».

۲- عید دیدنی هم جزو لاینفک نوروز است، البته نمی‌دانم چرا امسال عید دیدنی‌هایش با سالهای پیش کمی فرق می‌کرد، در آجیل‌ها تنها نخود بود و تخمه سیاه و ایضا پسته، با این توضیح که پسته‌ها سر بسته بودند، و همه به جای صحبت کردن با یکدیگر هی می‌گفتند هیــــس و به تلویزیون زل می زدند!! و به من که می‌گفتم چرا هیس؟! به تلویزیون اشاره می‌کردند و می‌گفتند هان!! آخه خداییش این چه وقت پخش سریال "جومونگ" و سرکار خانم "هان" بود؟! هان؟!

۳- سیزده‌بدر هم روز بسیار خوبی است، جدیدا هم یک چیزی مد شده است به نام دروغ سیزده، اصولا ما استاد هستیم در امر اکتشافات چیزهای خوبی که در فرنگ وجود دارد، پس از ولنتاین این هم نمونه‌ی دوم از واردات های به اصطلاح فرهنگی ما بود.
از نظر من که دروغ سیزده امری بسیار خوب است، دست‌کم یک روز در سال بدون ترس از اینکه دروغ‌ات فاش شود با خیال راحت دروغ می‌گویی ... به قول شاعر: "کاش هر روز سیزده بدر بود!"

مجله اینترنتی هفت سنگ