نقد سخنان ايراد نشده رئيس جمهور؛نقد مي كنم، پس هستم!
قرار بود رئيس جمهور در برنامه اي تلويزيوني در مورد گرانيها و نطق پيش از دستور نمايندگان مجلس صحبت كنند، اما اين برنامه لغو شد، فرداي اين روز در يكي از روزنامه ها نقدي در مورد سخنان ايراد نشده رئيس جمهور خوانديم، بسيار تعجب كرديم و تصميم گرفتيم مدتي بعد از اين حادثه نادر، با آبدارچي اين روزنامه مصاحبه اي داشته باشيم؛
* چطور شما در روزنامه تان به نقد سخناني پرداختيد كه هنوز گفته نشده بودند؟
**رسالت روزنامه نگاري و اخلاقيات در اين حرفه ايجاب مي كند كه ما انتقاد كنيم.
* از چي انتقاد كنيد؟ اين سخنان كه هنوز گفته نشده بودند!
** اگر هم گفته مي شدند فرقي نمي كرد، ما انتقاد مي كرديم، انگار شما متوجه نيستيد؟ ما اصولاً به همه چيز انتقاد مي كنيم.
* مي شه بيشتر توضيح بدهيد؟
** براي ما فرقي نمي كند كه فرد مسؤول باشد يا نباشد، عملكردش مثبت باشد يا نباشد، حرف زده باشد يا نباشد، ما انتقاد مي كنيم، حتي ما از انتقادهاي خودمون هم انتقاد مي كنيم، اصلا من به سؤالات مطرح شده شما هم انتقاد دارم!
* چرا؟ مگه من چي گفتم؟!
* شما سؤالاتتون انتقادي نيست، مثلاً شما بايد از من انتقاد كنيد كه چرا روزنامه شما طوري انتقاد مي كند كه منتقدها به اين انتقادها، انتقاد مي كنند؟!
* من ... انتقاد ... شما ... اينجا كجاست؟ ... من كي ام؟! ... شما كي هستي؟!
** اي بابا ... اين هم يكم ازش انتقاد كردم كه قاطي كرد، شماها چرا انتقاد پذير نيستيد؟!
چاپ شده در روزنامه قدس